بگذارید کنار گل پروانه باشم
برای بویدنش دیوانه باشم
مرا در دل تماشای بهر خداست
بگذارید برای انتظار آشیانه باشم
تا روزی که بروید گلستان
در میان آب و آتش دانه باشم
به دنبال بوی عشق روم
که در دید مردم افسانه باشم
در این شب بلند سیاه
غریبانه بدنبال نشانه باشم
با سکوت و صبر و تحمل
بگذارید زیر لب ها روانه باشم
می روم با دلی پر از انتظار
که برای آخرین بار ویرانه باشم