من پر از فریادهای ساکتم
یا درختی در میان یک کویر
شعری از جنس صبوری گفته ام
تا ابد در واژه های خود اسیر
کوچه کوچه شعر میگویم ولی
واژه واژه مظهر افتادگی
سر نوشت شعرهایم قصه شد
قصه های روشن دلدادگی
بعد از این تصویر تو یک خاطرست
غصه را در چشمهایم خوانده ام
قلب پر مهر و پر از عشق تو را
عذر میخواهم اگر رنجانده ام